روزی روزگاری سوق

درباره شهر سوق از استان کهگیلویهو بویر احمد

روزی روزگاری سوق

درباره شهر سوق از استان کهگیلویهو بویر احمد

http://suq.blogfa.com/

طبقه بندی موضوعی

در روزهای گذشته تنور انتخابات باحضور کاندیداهای تایید صلاحیت شده توام با حامیانشان گرمی خاصی به آن بخشید اما در این میان حامیان موحد وشیخ نظری برخی به سمت اردوگاه کاندیدموردنظر خود رفته اند برخی هم مانند آنها که در تصاویر دیدید همچنان علاقه خود را به موحد نشان میدهند .
آنچه حامیان موحد در تصویر فوق در دست دارند بنرتصویری وی در ابعاد حدودا 50*70 بود که کتر در میان پوستر های چاپ شده در روزهای گذشته بچشم نخورد
توضیح اینکه عکس فوق در مسیر تردد کاروان حامیان فیاض بخش از لنده بسمت سوق گرفته شده

منبع راک نیوز 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۲۱:۵۶
محمد جعفر تقوی سوق

موحد

((مردم شریف و حق شناس شهرستان های کهگیلویه، بهمئی و چرام، برادارن وخواهران عزیز با عرض سلام و ارادت از آنجا که برایم امکان پذیرنبود تا با ملاقات حضوری دست های پرلطف و محبت شما را بفشارم، لازم دانستم به مصداق کلام (من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق) مراتب سپاس و امتنان خود را به محضر شما مردم بزرگوار(جامعه روحانیت،خانواده معظم شهدا،جانبازان، ایثارگران،اساتید و دانشجویان و فرهنگیان و دانش آموزان و کارگران و دامداران، کشاورزان و بازاریان، طوایف و ایلات که در طول دوره نمایندگی با درک انقلابی و شعور سیاسی و با حمایت بی دریغ بنده را به عنوان خدمتگزار خود در سنگر مجلس شورای اسلامی انتخاب نمودید، بالاخص حضور حماسی و انقلابی شما تا آخرین لحظات این دوره تقدیم و تشکر و قدردانی نموده و بر دست های یکایک شما بوسه زده و قدم های شما کماکان را به دیده منت می گذارم.

به هر حال اینجانب خود را همواره سرباز نظام اسلامی و رهبر معظم انقلاب حضرت آیه اله خامنه ای مدضل العالی دانسته و خود را به اطاعت از از رهنمودها و فرامین معظم له ملزم و با تاسی از اوامر ایشان حفظ حرمت و قداست نهادهای نظام بویژه شورای محترم نگهبان را ضروری و واجب می دانم و در این راستا مردم پاک سیرت و دلاور کهگیلویه،بهمئی و چرام و بخش ها و دهستان های تابعه را به حفظ نظم وآرامش و حرکت در مدار قانون موکدا توصیه می نمایم و انتظار دارم با حضور پرشور و نشاط در پای صندوق های رای معاندین و مخالفین نظام را همچون گذشته مایوس نمایید.

خدایا، معبودا تو شاهد و گواهی که اینجانب در طول دوران خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جلب رضایت تو را محور حرکت ها و فعالیت های خود قرار داده ام وبدون چشم داشت و پاداش های دنیوی هر آنچه در توان داشتم در جهت تحقق آرمان های امام راحل و مقام معظم رهبری در طبق اخلاص نهادم و از هیچ کوششی در امر رشد و توسعه منطقه و خدمتگزاری به مردم دریغ نورزیده ام.

در خاتمه کسانی را که با شگردهای ناجوانمردانه اذهان اعضای محترم شورای نگهبان را مشوش نمودند به آن ذات مقدس و جدم حضرت زهرا(س) واگذار می نمایم.))

ارادتمند شما سید محمد موحد

منبع : بویر نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۲۱:۳۸
محمد جعفر تقوی سوق
فرماندار کهگیلویه گفت: در حوزه کهگیلویه 169 شعبه در نظر گرفته شده است که از این تعداد 87 شعبه اخذ رای در حوزه مرکزی دهدشت است.

خبرگزاری فارس: کهگیلویه با 169 شعبه اخذ رأی به استقبال انتخابات می‌رود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۲۱:۳۴
محمد جعفر تقوی سوق

در جدول فوق مشارکت مردم در 8 دوره پیشین انتخابات مجلس مشاهده می شود . جدولی که در واقع کارنامه قابل قبول ملت ایران است . کارنامه ای که جدول آخر آن در انتخابات مجلس نهم پررنگ تر و پر تعداد تر از همیشه خواهد بود.

جدول از هفته نامه شما
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۲۱:۳۲
محمد جعفر تقوی سوق
شهیدان از مایند؛‌ و مایند تا وقتی که انتخاب نکرده‌اند، اما کوله بار را که بستند و قدم را که برداشتند‌، آن وقت کس دیگری می‌شوند ...


دلنوشته حسین پناهی برای شهید پناهی

قبل از اینکه برود مثل همه ما، فقط یکی از اعضای خانواده بود، با ما زیر یک سقف زندگی می کرد، با ما در غم ها و شادی ها شریک بود و در ظاهر با ما هیچ فرقی نداشت.

سالار بود کار می کرد درس می خواند و می رفت صدایش را می شنیدیم و چهره اش را می دیدیم، وجودش را حس می کردیم.

وقتی کار می کرد، وقتی کتاب می خواند، وقتی وضو می گرفت، وقتی نوحه می خواند، وقتی مریض می شد تنها وقت هایی بود که او را می دیدیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۰ ، ۱۹:۵۴
محمد جعفر تقوی سوق


شهر سوق

*برای دریافت تصویر بزرگتر روی عکس کلیک کنید*

با یاری : سید صدر الدین تقوی مقدم

 واحد تقوی

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۰ ، ۱۴:۱۰
محمد جعفر تقوی سوق
عصردنا- "میر حبیب نوری سوق": نمی دانم از کجا شروع کنم!می خواهم از دارالمومنین استان،دیار علم و فرهنگ وهنروشهری شهید پروردرگوشه ای از این استان محروم بنویسم;سوق.ازکجایش؟نمیدانم.ازسوق ومظلومیتش؟ازسوق و محرومیتش؟ازسوق وبهداری وآمبولانس بیست وچندساله اش؟ازکمبودامکاناتی که هادی پور،محنایی،موسوی وخانم ها نوری و نصرتی و... را درهمین بهداری به کام مرگ وایل وتباری راسالهاست عزادار خودکرده اند؟ازبی توجهی مسولین بی مسولیت وبی کفایت؟ازجاده ای که بوی خون می دهد؟از یتیمی سروش وعلی اسماعیلی ؟از اردشیراسماعیلی وخانمش؟از دانایی؟معزی؟کهنسال؟حاجتی؟دیدگاه؟یا لحظات جان دادن و سوختن هم ولایتی لنده ایمان؟ وعزیزان دیگری که اسمشان را به خاطر نمی آورم؟
مرگ سالانه 25 هزار انسان بی گناه در جاده های ایران، باعث شده که مسئولان به تب و تاب بیفتند و تدابیر و راهکارهایی را در جهت کاهش آمار تلفات ناشی از تصادفات و همچنین ایمن سازی جاده های کشور، به کار ببندند.در این میان جاده سوق تا دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه حدود 12کیلومتربیشترفاصله  نداردکه جاده ای باریک و دو طرفه است و از قرار معلوم مسئولین محترم استان حدود 4،5سال پیش تصمیم گرفتند که فکری به حال این راه بکنند!!
گویا تا فاجعه ای در جاده  سوق روی ندهد کسی از مقامات به فکر آن و وضعیت بحرانی آن نخواهد بود.
جاده ای که سالهاست غریبانه می کشد وبوی خون می دهد.
اصلا بگذریم!این روزاها همه جا صحبت ازانتخابات وبازگشت شیرمرد عرصه سیاست به خطه ی کهگیلویه است.حاج محمد موحد را می گویم،هم او که سناتورش می خوانند.جناب حاجی اگر به جناب مبارکتان بر نمی خورد رویتان می شود این روزها از همان جاده ای که 20سال پیش   که نماینده ی این مردم شده اید تا به حال ثمره ای جز مرگ وعزاداری برای مردم سوق نداشته عبورکنید؟ جاده ای که  بوی خون می دهد ؟ کم خبر نخوانده ایم از این جاده ی خون . کم به سوگ ننشسته ایم داغ های مردافکن را که پاییزوار بر باغ زندگی می وزد. کم سیاه نپوشیده ایم مرگ سپیده های آرزومند زندگیمان را. و کم چشم هامان به راه نمانده و از خالی پر نشده است که مسافرمان هرگز پایش به سوق که نه پیکر خون آلود و بیجانش رسیده است. بله، کم خبر ننوشته ایم و نخوانده ایم طی این سالها ازجاده ی خون. کم چشم هامان به اشک ننشسته است از داغ های این جاده که گاه شبیه بلا می شود اما ... هربار که حادثه اتفاق افتاد، به فریاد هشدار دادیم تا هوشیار شوند آنانی که باید، تا چاره کنند این حوادث را که با ناگهان های تلخ باز شروع شود مصیبت بی پایان دیگری. تا کاری بکنند مسئولان، چه از مردم کاری ساخته نیست تا فردا روز نگوید تاریخ که درسوق برای برخی ها جان ارزان بود و خون پدران وبرادران و همسایه ها و هم شهری ها مردم سوق را به حرکت وانمی داشت. تا پای کارنامه های مسئولان نمره بد نگذارد. نمره بد که نه، همان نمره ای که گرفته اند، چه خوب و چه بد، چه تاریخ و حافظه ی مردم سوق عیارسنج خوبی است و صادقانه نمره می دهد، صادقانه!
شاید همین جاده روزی قاتل من هم بشود،خدا را چه دیدیم؟شاید زبانم لال این جاده انتظارشما یا سید بزرگواردیگری را هم بکشد.
حال که به سر عزل ونصب مسولین شهرستان ومنطقه گوی سبقت از هم ربوده و قدرت خودرا به رخ رقیب میکشید فکری به حال زار ما مردم سوق هم بکنید،فکری به حال جاده ای که نمیدانم همان سیدبزرگواری که 4سالی است جای خالی شما را در دادن وعده های پوچ وتوخالی به مردم سوق پرکرده بکنید که ازروی ذوق وشوق وهیجان ناشی ازپیروزی عجیبش درکارزاری نه چندان سخت چنان شتابزده سخن می راند که جاده سوق را کاشی خواهم کرد!بیخیال حاجی،این را هم می افزاییم به طنزهای تلخ دیگری مثل ناتوانی درفشردن کلیدپاور کامپیوترومضحکه خاص و عام شدنمان دربرابردوستان وهمکلاسی هایمان در استان های دیگر...
تلخ است، از زهر هم تلخ تر است برای ما که در تصادف جاده ای و دادن قربانی درمنطقه آن هم با فقط 12 کیلومترجاده ی آن اول باشیم و اما این تلخی اگر چه شاید با باران اشک از چشم ها برود اما از دل و از یاد نخواهد رفت و از صفحات تاریخ هم پاک نخواهد شد. این تلخی را تنها تدبیر می تواند کم کند، برنامه می تواند به کمک بیاید و به هر شکل ممکن استانداردسازی وتعمیر این جاده از فراوانی حوادث بکاهد و الا با ابراز همدردی خالی، جز این که دردی بر درد داغداران بیفزاید، کار چاره نخواهد شد و قصه به این مانند خواهد شد که می گویند، مردی با سفره ای از نان در بغل از کنار بی نوایی می گذشت، گریه او را که شنید، کنارش نشست و شروع کرد به گریستن.بی نوا که دید مرد شدیدتر از او می گرید، گفت: من از گرسنگی می گریم، اگر از آن سفره، تکه نانی به من دهی، سیر خواهم شد و نخواهم گریست. مرد نان دار گفت: تا شب حاضرم همراهت گریه کنم، اما لقمه ای نان، هرگز! با عرض معذرت ازجناب مبارکتان گاه بسنده کردن به ابراز هم دردی مسئولانی که باید چاره کار کنند مثل آن مرد را به ذهن می آورد حال آن که از مسئولان توقع مسئولیت پذیری است در اندازه مسئولان دیگر شهرها و شهرستان ها. آموزه هایی مثل علم را بیاموزید ولو از کافر و یا «مومن فراگیرد دانش را ولو در چین مکان دور باشد». قطعا به معنای علوم اسلامی نیست به معنای یک علم خاص نیست. بلکه شامل علم مدیریت امور، علم مهار حوادث و علم عذرخواهی هم می شود چگونه است که در برخی شهرستان و استان های دیگر مسئولان در برابر چنین حوادثی استعفا می دهند اما برخی ها در شهرستان ما حاضر به عذرخواهی هم در برابر مردم نیستند؟مثل همان سید بزرگواری که در واکنش به قطع انگشت کودکان گاودانه می گوید مساله را بزرگ کردید... قبل از هر اقدامی باید طرح نوشته شود، اداره راه و ترابری شهرستان آن را آماده کند، اداره راه شهرستان طرح را به کمیته برنامه ریزی استان بدهد، کمیته برنامه ریزی آن را تایید کند، بعد طرح به دولت برود تا در صورت موافقت به اداره راه استان بودجه دهند. بنابراین شاید تا زمان ساخت پل چند سال طول بکشد... روستاییان اغراق می کنند. شما هم مساله را خیلی بزرگ می کنید، همیشه می شود با شنا کردن از رودخانه عبور کرد... روستاییان از پل آن یکی روستا استفاده کنند... حواسشان جمع باشد انگشتشان قطع نشود.
یا فرماندار عزیزی که میگفت: به روستاییان توصیه شده از گرگر استفاده نکنند، مسوولیت هر کسی که از این مسیر عبور کند با خودش هست.
یا مسول عزیزدیگری که میگفت: (براساس نوشته کتبی پزشک درمانگاه " سوق "بیمار بدون داشتن علائم حیاتی یعنی فوت شده به درمانگاه آورده می شودولی پزشک با تجهیزات ویژه درکنار بیمار به دهدشت منتقل می شود )!بیماری که به قول خودشان هیچ گونه علائم حیاتی نداشته چه نیازی به اعزام دارد خدا می داند! و آیا با این رویه مدیریتی و اخلاق مردم داری توقع داریم همه موانع از سر راه برداشته شود؟ بگذریم، ماجرا تلخ بود،مرگ جانسوز اله داد وسرتیب بهزادی و واژه های این قلم هم تلخ کام است. اما با همه وجود دعا می کنیم،نه برای تدبیری تازه برای کاهش حوادث که از شما ومسولین دیگرعمری است همه چیز دیدیم به جز تدبیر.دعا میکنیم برای بهبودی حمزه و ولی اکبری دیگرمصدومان این سریال غم انگیز بی تدبیریتان . باشد که جوابگوی اشک سروش ها و علی ها نه در مراسم فاتحه خوانی که در سرای باقی باشید،انشاالله....
منبع: عصر دنا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۰ ، ۱۲:۰۰
محمد جعفر تقوی سوق

  یاد جاه 12 کیلومتری 1350 به خیر ضعف و بی مهری مسئولین و کرسی نشینان را می رساند که به نام اسلام و ولایت کرسی مدیریت را اشغال نمودند مگر این جاده قلل دنا شد که قابل تخریب نباشد ویا دست خیرین بی نام و نشان (( مثل پل گاودانه در کهگیلویه ))را بوسه می زند تا کی و چه موقع ما شاهد این وقایع نا گوار باشیم

 یک دستگاه پژو 405 در محور دهدشت – سوق و شاخ به شاخ شدن آن با یکدستگاه پژو 206 سفید صندوقدار متاسفانه دو سرنشین پژو 405 در صحنه تصادف کشته شدند.
دو سرنشین کشته شده در این تصادف ، " سرتیپ بهزادی" و " اله داد بهزادی " که داماد و پدرخانم بوده اند نام دارند.
دو سرنشین 206  به نام های ولی اکبری و حمزه اکبری نیز مجروح که به بیمارستان دهدشت منتقل شدند.
شهر دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه است که با بخش سوق 121 کیلومتر فاصله دارد. اما جاده ای  دارد که به قول بخشدار سابق 90 درصد پیشرفت داشته نمی دانم درصد را نمی شناسند یا خدا را
استاندار دعوت می کنیم جاده رامی بیند استاندار را حاجی قوام می گویی استاندار که تحصیل کرده است شاید استندار خدا را..

 چند نفر باید این جاده قربانی بدهد یم

بگویید لنده ای باشد یا سوقی؟

شاید بگویید سبقت غیر مجاز  برادر   کدام جاده دنیا  سبقت غیره مجاز = مرگ چند نفر است.

شاید از ماست که بر ماست

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۰ ، ۲۰:۰۳
محمد جعفر تقوی سوق
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۰ ، ۲۱:۵۷
محمد جعفر تقوی سوق
عhttp://www.lamerdoon.com/i/attachments/1/1321913457169183_thumb.jpgکس پیوست عکسی از اطراف شهر سوق است که متاسفانه به نام جاههای دکیر در وبلاگهای مختلف ثبت شد عکاس این عکس معروف کسی نیست جز محمد رضوی نژاد صاحب سایت یاسوج دات کام.

 منبع : لامردون دات کام

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۰ ، ۰۱:۴۴
محمد جعفر تقوی سوق