به نام خدا
سید مقداد مرتضوی پور
نسل ماراببخشید خواستیم بی تفاوت بمانیم اما نشد...نشد...
سلام کردن گاه محدودیتی ایجاد می کند که نمی شود از دل حرف زد:
بگذارید زندگی همین جور که هست بگذرد و ما تماشاگر نقش آرایی ها و ضد وبند های سیاسی بر علیه شهری باشیم که روزگاری نه چندان دور مردی در آن زندگی می کرد که برای آبادانی شهر خود مسیر علم ودانش را پیش گرفت وبرای پیشرفت در این مسیر عازم آمریکا شد ؛ اما وقتی که متوجه حمله عراق به ایران شد لحظه ای طاقت نیاورد وبه ایران بازگشت ووقتی از اودر مورد رها کردن درس ودانشگاه پرسید ند پاسخ داد : به دستور امام آمده ام امام دستور داد که همه باید قدم در میان بگذارند وبعثی ها را از این مملکت بیرون کنند؛ دختران خرمشهر وهویزه به اسارت بعثی ها در بیایند وآن بلاها سرشان بیایدو ومن بنشینم ودرس بخوانم.