

دکنر محمد مومنی ثانی
منبع وبلاگ مومنی ثانی
بازی درخشان سیدمحمد علی حاجی پور و بازیگران محلی..
بازیگران بی سوادی که بازی درخشانی داشتند
زجر مردم سوق در سالهای خشکسالی، سالهایی ک نبود باران باعث گسترش طاعون شده بود.مردمی ک دل از دیارشان نمی کندند که به سردسیر بروند.مردمی کشاورز ک همه ی زندگیشان به باران وابسته بود و حالا زندگی شان فلج شده بود.
بازی درخشان این بازیگران، گریه ی آدم را در می آورد.کاری بس تحسین برانگیز و در خور تشویق.
یالا یالا بارونی هایی زیر وسعت خشک آسمان
نکته ی شگفت انگیز، هوش بالای سازندگان این مستند کوتاه است آنجا که سیدباقر، در امامزاده معصوم خطاب به وی می گوید: تو هم هیچی من دهست نی... (تو واسطه ای) مردمی به تصویر کشیده شدند که تنها خدا را علت العلل می دانند و دچار شرک نشده اند بنابراین امامزاده را واسطه می دانند و از او می خواهند نزد خدا شفاعتشان کند.
هشتمین همایش سوگواره تعزیه استانی کهگیلویه وبویراحمد با تجلیل از گروه های شرکت کننده به پایان رسید.
خبرگزاری فارس: با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گچساران و به مناسبت دهه آخر ماه صفر هیئت عزاداری قمر بنیهاشم (ع) سوق در گچساران مراسم تعزیه برگزار کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، عصر هفدهم دی ماه مراسم تعزیهای به مناسبت دهه آخر ماه صفر در پارک نفت این شهرستان برگزار که با استقبال گسترده مردمی همراه بود.
این تعزیه توسط هیئت عزاداری قمر بنی هاشم (ع) سوق و با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گچساران برگزار شد.
این تعزیه با موضوع شهادت امام حسین (ع) و حضرت علی اصغر (ع) و حر بن یزید ریاحی بود.
(این خبر قدیمی است ولی حیفم آمد منتشرش نکنم 17/4/91)
به گزارش سیمای دنا در میان دهها جشن عروسی که به میمت میلاد امام زمان(عج)برگزار شد یک عروسی ویژه در شهر سوق بیاد ماندنی بود.
عیسی عباسی و حلیمه غلامی فرزند شهید غلامی مراسم جشن عروسی خود را در گلزار شهدای شهر سوق برگزار کردند تا یاد شهیدان را سرلوحه کار خویش قرار دهند.
عروس خانم حلیمه غلامی فرزند شهید احمد غلامی است که در زمان شهادت پدرش به دنیا نیامده بود ، هیچگاه حضور پدرش را ندیده است و امروز در کنار قبر شهید حلقه عروسی به دست کرد.
امروز او عروسیش را در عین سادگی و برای گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان و برای ترویج سنت حسنه ازدواج در میان قبور مطهر 38 شهید والامقام شهر سوق برگزار کرد.
جخونزار فوتبال: اصطلاحی بود بین بچه ها، خرمنگاههایی را می گفتند که صاف بودند و میشد در آنها فوتبال بازی کرد.
فوتبال در میدانهای کوچکی که تابستانها خرمن ها را در آن منکوب می کردند. آن موقعها هنوز استفاده از کمباین مد نشده بود.مردم بافه های جو و گندم را با داس می بریدند و با استفاده از خرمنکوبهایی که معمولا کاه و دانه را از به صورت مخلوط بیرون می داد، آنها را می کوفتند.بعد منتظر بادهای تایستانه که به شدت سوزان بودند می ماندند تا به مدد آن، دانه را از کاه جدا کنند برای همین، زمین اینگونه خرمنگاهها صاف و هموار بود.بچه ها، به این خرمنگاهها، میدان هم میگفتند.
به گزارش "عصردنا " تدوین و صدا گذاری این فیلم در مراحل پایانی می باشد . موضوع این فیلم در خصوص رسم دعا برای طلب باران می باشد .
کارگردان این فیلم مستند هادی محقق جوان دهدشتی ساکن تهران می باشد که تاکنون چندین اثر هنری جالب در عرصه کارگردانی از خود بجا گذاشته است.
"تو مهدکودک، وقتی می خواستن پشت بوم رو قیرریزی کنن تا عایق بشه، از مربیمون پرسیدم:خانم اینا میخوان چیکار کنن؟اونم به لری گفت: میخوان سر تونه قیل ریزی کنن . «سر تونه » یعنی «روی پشت بوم را.در لری به اتاق و ساختمان «توو Too» میگن. از طرفی، سرتونه یه معنی دیگه هم داشت : «سر تونه = روی سر شما را » فکر کردم می خوان ما رو زیر قیر داغ بسوزونن.کلی گریه کردم. تا مامانم نیومد مهدکودک، و منو با خودش نبرد، مجاب نشدم.بدبختی این بود همه منو مسخره میکردن.منم که نمیتونستم جریان دو معنایی بودن کلمه رو توضیح بدم..."
مطلب زیبای بالا قسمتی از مطلب زیبای کودکی هایم است که آقای مومنی ثانی در وبلاگ شخصیشون منتشر کرده است.
مطلب زیبایی که نگاهی دارد به بازیهای قدیمی آدمای قدیمی عشقهای قدیمی و مهمتر از همه سوقی که دارد یادمان می رود.
برای خواندن متن کامل می توانید به ادامه مطلب بروید یا به سایت سوق زیبای من سر بزنید
اون قدیما، اون روزا که یه ساله بودیم یه کهنه میذاشتن لای پاهامون، توی فضولات خودمون دست و پا میزدیم تا فردا که کهنه رو عوض کنن، تازه با آب سرد هم می شستنمون.شیر مادر بود و بس، دیگه از کمک غذا خبری نبود. میذاشتنمون توی یه گهواره چوبی و مامان تا صدای جیغمون گوش فلک رو کر نمی کرد سراغمون نمی یومد. حالا مای بی بی اومده، مامان باباها اونقد لی لی به لالای بچه ها میذارن که بیا و ببین، با آب ولرم حمومشون می کنن، شیر خشک، انواع کمک غذا و..گهواره های نرم.کافیه بچه صداش دربیاد، بلافاصله مامان خودشو می رسونه بالای سر بچه.
منبع : سوق زیبای من